کد خبر: ۳۶۶
۰۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

بازار رضا، بنگاه خبری انقلاب بود

در سال‌57 بازار تازه تأسیس امام رضا(ع) یکی از اصلی‌ترین مراکز تجاری مشهد محسوب می‌شد به همین دلیل گروه‌های فعال در انقلاب نگاه خاصی به آن داشتند. توزیع گسترده اعلامیه در بازار و دعوت از کسبه برای حضور در راهپیمایی‌ها نیز نشان‌دهنده همین توجه بود که باعث می‌شد بازار محل رساندن اخبار انقلاب به زائران شود.

در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی درباره نقش اصناف و تأثیر آن‌ها در سقوط حکومت ستم‌شاهی کمتر سخن به میان آمده است. در سال‌57 بازار تازه تأسیس امام رضا(ع) یکی از اصلی‌ترین مراکز تجاری مشهد محسوب می‌شد به همین دلیل گروه‌های فعال در انقلاب نگاه خاصی به آن داشتند. توزیع گسترده اعلامیه در بازار و دعوت از کسبه برای حضور در راهپیمایی‌ها نیز نشان‌دهنده همین توجه بود که باعث می‌شد بازار محل رساندن اخبار انقلاب به زائران شود.

 

فروش تصاویر ممنوعه در بازار امام رضا(ع)

علی روزنامه‌چی، یکی از کسبه قدیمی بازار امام رضا(ع)، است که در گذشته کار حکاکی تصاویر را به روی تابلوهای فلزی انجام می‌داد. یکی از پرفروش‌ترین تابلوهای او پیش از انقلاب تصویر شخصیت‌های ممنوعه در رژیم پهلوی بود که درباره آن‌ها می‌گوید: من از سال 55 در بازار امام رضا(ع) مشغول به کار شدم. آن زمان در دبیرستان درس می‌خواندم و هر روز پس از تعطیلی مدرسه به بازار می‌رفتم. کار من در بازار حکاکی تصاویر سفارشی مردم به روی صفحه فلزی بود.

در آن روزها بیشتر سفارش‌‌های من تصاویر شخصیت‌هایی مانند امام خمینی(ره)، غلام‌رضا تختی، آیت‌ا... طالقانی و... بود که با توجه به ممنوعیت آن‌ها اگر لو می‌رفتم دستگیر می‌شدم.روزنامه‌چی با اشاره به اولین زمزمه‌های انقلاب در بازار ادامه می‌دهد: یک سال پس از حضورم در بازار یعنی سال 56 اولین بار درباره انقلاب شنیدم. آن سال گروه‌های مختلف اعلامیه و شب‌نامه در بازار توزیع می‌کردند. در ابتدا کسبه وقتی در مغازه‌های خود با این اعلامیه‌ها برخورد می‌کردند کمی می‌ترسیدند؛ اما به مرور زمان عادی شد و خود کسبه اعلامیه‌ها را بین دوستانشان پخش می‌کردند.

 

آتش بازی با تصویر شاه در بازار

کاسب قدیمی بازار امام رضا(ع) اضافه می‌کند: اوایل این نگرانی وجود داشت که برخی جاسوس باشند و به ساواک گزارش دهند؛ اما این شرایط از آذرماه سال 57 تغییر کرد. از آن تاریخ به بعد دیگر کسی نمی‌ترسید و شعارها نیز تندتر شده بود. حتی برخی اوقات کسبه در بازار شعار می‌دادند و گروهی به تظاهرات می‌رفتند.
روزنامه‌چی درباره روز 22 بهمن سال 57 می‌افزاید: روزی که انقلاب به پیروزی رسید در بازار امام رضا(ع) مانند همه نقاط شهر جشن برپا بود. کسبه و زائران شیرینی توزیع می‌کردند. بسیاری نیز پول و تصاویر شاه را از مغازه‌شان بیرون می‌آوردند و در وسط بازار آتش می‌زدند.

 

خطر توزیع عکس امام خمینی(ره)

سید محمد بامشکی از ابتدای فعالیت بازار امام رضا(ع) تا چند سال پیش در آن شاغل بوده است. فروش تصاویر امام خمینی(ره) در روزهای پیش از پیروزی انقلاب در محل کارش با مشارکت چند تن دیگر از کسبه نزدیک بود او را راهی زندان کند.
بامشکی درباره فعالیت‌های انقلابی خود در بازار توضیح می‌دهد: در اوایل سال 57 یکی از کسبه به نام واحدی از من خواست تصاویر امام خمینی(ره) را بین اجناسم قرار دهم و به افرادی که او نزد من می‌فرستد به قیمت 25 قران بفروشم. من قبول کردم و در روز به طور میانگین 2 نفر برای گرفتن تصویر امام می‌آمدند که بیشتر از اهالی شهرهای استان خراسان بودند.

فروش این تصاویر را چند ماه ادامه دادم تا اینکه یک روز که در حال رفتن به مغازه بودم یکی از کسبه به نام محمود تهرانی جلوی من را گرفت. او به من خبر دستگیری عکاسی که تصویر امام را چاپ کرده است و یک نفر دیگر را داد و گفت مأموران دنبال من هستند و باید فرار کنم. من 15 روز به بازار نرفتم تا اینکه یکی از دوستانم پیشنهاد داد کلید مغازه را به او بدهم تا عکس‌ها را از آنجا خارج کند.بامشکی از پایان یک ماه دلهره خود می‌گوید: خوشبختانه پس از 1 ماه آن 2 نفر آزاد شدند. وقتی پیش آن‌ها رفتم گفتند مأموران فکر ‌کردند ما عضو سازمانی مانند مجاهدین خلق هستیم. مأموران زمانی که دیدند آن‌ها به صورت خودجوش عکس را چاپ و عرضه کرده‌اند پس از شکنجه و گرفتن تعهد آزادشان کردند.

 

حضور کسبه در راهپیمایی‌ها

تا پیش از پیروزی انقلاب بازار امام رضا(ع) هیچ دری نداشت و نیروهای انقلابی به راحتی شبانه در آن اعلامیه توزیع می‌کردند. بامشکی با اشاره به واکنش کسبه با دیدن این اعلامیه‌ها ادامه می‌دهد: پیش از پیروزی انقلاب توزیع اعلامیه و شب‌نامه در بازار بسیار زیاد بود. مطالب مختلفی مانند درود بر امام خمینی(ره)، مرگ بر شاه، زندانی سیاسی آزاد باید گردد و ... همراه با نشانی و زمان تظاهرات روی آن‌ها درج می‌شد. بیشتر اخبار برگزاری تظاهرات را ما از همین اعلامیه‌ها متوجه می‌شدیم. همیشه هر وقت راهپیمایی برپا می‌شد از صاحب کارم برای حضور در آن مرخصی می‌خواستم. آن بنده خدا نیز همیشه موافقت می‌کرد و تنها سفارش می‌کرد احتیاط کنم. او حتی از حقوقم کم نمی‌کرد.

 

دعا برای پیروزی انقلاب

بامشکی در پایان با اشاره به روزهای پایانی حکومت طاغوت می‌افزاید: از اواخر دی تا پیش از پیروزی انقلاب در بازار همه نگران بودند که شاه به امام آسیب بزند یا اجازه بازگشت به مملکت را به ایشان ندهد. به همین دلیل وقت نماز که می‌شد تعداد زیادی از کسبه در مسجد برای امام و اینکه انقلاب زودتر پیروز شود دعا می‌کردند. روزی که امام به کشور بازگشت و روز پیروزی انقلاب را خوب به یاد دارم. من در ابتدا منزل آیت ا... شیرازی بودم و پس از اینکه خیالم آسوده ‌شد راهی بازار شدم. در این روزها به ویژه 22 بهمن وقتی به بازار رسیدم دیدم همه خوش‌حال هستند و کار را رها و جشن برپا کردند.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44